عزتنفس و اعتمادبهنفس دو مفهوم مهمی هستند که اغلب مواقع با هم اشتباه گرفته میشوند. اما از نظر معنایی تفاوتهای بسیار زیادی با هم دارند.
اعتمادبهنفس به این معناست که چقدر به مهارتها و تواناییهای خود باور دارید. اما عزتنفس به احساسی که نسبت به خود دارید مربوط میشود. شما ممکن است اعتمادبهنفس داشته باشید و درعینحال عزتنفس پایینی داشته باشید. تفاوت بسیاری بین این دو مفهوم وجود دارد.
اعتمادبهنفس به این معناست که چطور خود را به دیگران نشان میدهید. یک گلف باز حرفهای میتواند به توانایی و مهارتهای خود در بازی گلف مطمئن باشد. گلف مهارتی است که او با تمرین بسیار به دست آورده است. در نتیجه شما میتوانید اعتمادبهنفس را از طریق مجموعهای از مهارتها در خود ایجاد کنید. با تمرینکردن و کسب دستاوردهایی که دیگران میبینند، میتوانید اعتمادبهنفس بیشتری در خود ایجاد کنید. اعتمادبهنفس چیزی است که شما در درون خودتان ایجاد میکنید و دیگران در ظاهر شما متوجه آن میشوند.
اما این حالت هم وجود دارد که با اینکه به تواناییها و مهارتهای خود مطمئن هستید، ممکن است احساس اعتمادبهنفس نکنید. شاید دیگران به شما بگویند که چقدر مهارتهای خوبی دارید، اما خودتان هنوز به مهارتهای خود باور ندارید. در واقع، اعتمادبهنفس به شکل مهارتها و تواناییهای شما به دیگران نشان داده میشود.
عزتنفس یعنی اینکه شما از درون، خود را چگونه میبینید. عزتنفس برای جهان خارج از شما، مفهومی نامرئی است. وقتی دیگران در مورد شما فکر کنند که عزتنفس بالایی دارید، در واقعیت این اعتمادبهنفس است که آن ها در شما میبینند. عزتنفس مفهومی درونی است، و از مهارتها و تواناییها به دست نمیآید. بلکه از آنچه که هستید نشأت گرفته میشود.
عزتنفس زمانی به وجود میآید که به نیکی و خوب بودن ذاتی خود اعتقاد داشته باشید. مفهوم عزتنفس این است که ما به این دنیا آورده شدهایم و از عشق ساخته شدهایم. عشق اغلب بالاترین احساسی است که وجود دارد. اگر میخواهید احساس عزتنفس داشته باشید، باید عشق و احساس محبت به خود را احساس کنید. شما باید احساس عشقی را که نسبت به دیگران دارید - مانند همسر خود، فرزند، برای نواختن یک ساز، برای خواندن و... - را دوباره دریافت کنید و این احساس را به درون خود بکشید تا آن عشق را نسبت به خود نیز احساس کنید.